پیام غدیریۀ بنیانگذار دهه غدیر حضرت آیت الله العلامه نظری خادم الشریعه قدس سره

بمناسبت فرارسیدن دهه فرخنده غدیر

بسمه تعالی شأنه

به امر خدای متعال حسب مضمون آیه شریفه (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ)‏ و طبق مدلول روایات متواتره، رسول اکرم اسلام حضرت ختمی مآب صلی اللّٰه علیه و آله و سلّم در روز هیجدهم ذی الحجه الحرام، در سفر حجه الوداع سال دهم هجرت، نزدیک ظهر در غدیر خم که اسم مکانی است بین مکّه معظم و مدینه منوره، در جمع مسلمین و حجّاج بیت اللّٰه الحرام، پس از بیان خطبه ای شیوا و تامّ و تمام، حضرت امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام را به عنوان جانشین و خلیفه بلافصل و برادر و وزیر و وصی خود و به عنوان پیشوای اولین و امام اول معرفی فرموده است، و آن حضرت به امامت منصوب شد.

حضار همه به امر رسالت پناهی صلی اللّٰه علیه و آله به آن جناب با گفتن جمله السلام علیک یا امیر المؤمنین[۱] بیعت نمودند و به مقام شامخ حضرت ولایت مآب امامت و امارت را تهنیت گفتند.

و بعضی ها با گفتن بخٍّ بخٍّ لک یا علی اصبحت مولای و مولای کلّ مؤمن و مؤمنه[۲] مطلب را به ظاهر قبول کردند، ولی وسوسه دنیا پرستی و هوای نفس و مقام طلبی برای جمعی انحراف از صراط مستقیم ایجاد نمود. فعلوا ما فعلوا یعنی کردند آنچه را که کردند و بعد از اقرار انکار نمودند.

به قول عالم جلیل القدر مرحوم ملا محمد طاهر قمی علیه الرحمه:

ولیک آنکه به اصحبت تهنیت گفتی

نمود از پی اقرار خویشتن    انکار

به هر حال این طوفان نفسانی شیطانی ابلیسی تلبیسی، قرار مقرر و مطهر غدیر را آسیب پذیر و مکدر نمود، و عهد و پیمان نورانی و بنیه و بنیان الهی غدیر خم را در تاریخ دچار اختلالات سخت و سنگین در عقیده و عمل نموده است. آمد بر سر مسلمین آنچه که باید بیاید.

با این تخلف و اختلاف مسلمین صدر اسلام، سیر طریق امامت و حرکت در راه ولایت، از همگانی بودن تغییر کرد و توفیق استفاضه از این فیض جاری از فیّاض علی الاطلاق، اختصاص به جمعی به عنوان شیعه امیر المؤمنین علیه السلام پیدا نمود. این دسته فیض یاب شدند. البته بی لیاقتی از مخلوق و انسان های مدینه منوره شروع شده، وگرنه فیض خالق، عامّ و تامّ بود.

به هر حال چون غنچۀ امامت در گلزار وجود و گلستان زندگی بشر به جهت بروز مانع از طرف مردم دنیا پرست پژمرده و شکوفا نشد، قضیه طفّ و عاشورا و کربلای حسینی مقرر و مقدر شد و برای مدتی و تا زمانی که خدا حکیم صلاح بداند، این حادثه جانسوز تا حدی نگهدار اساس امامت و ولایت شد و روح امامت و عقیده به ولایت کم و بیش در نوع انسان باقی مانده، تا زمانی که خدای متعال فرج آل محمد علیهم السلام را مصلحت دیده حضرت صاحب الزمان علیه السلام این رجل حسینی فاطمی علوی احمدی ابطحی قریشی هاشمی محمدی، ظهور نماید و زمینۀ شکوفائی کامل غنچه امامت فراهم، و کل بشر و افراد انسان در کره خاکی زمین با حاکمیت (یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئا)[۳] واقعیت ولایت و حقیقت امامت علی و آل علی علیهم السلام را قبول، و در نتیجه شجره طیبه کلمه التوحید ثمره شیرین توحید الکلمه را نثار و تقدیم، و بشر استعداد بندگی خود را در قطب عبودیت به طور کامل در قبال قطب ربوبیت بروز داده، و در ظل پر برکت امامت، طریق حرکت به سوی سعادت و بهشت موعود را در پیش گرفته، و به سر منزل مقصود برسد. و مخاطب به خطاب (سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدین)[۴]‏ که نهایت سیر تکاملی انسان است بشود.

در این هیاهوی اعتقادی و فراز و نشیب تاریخ و اخلال و اختلال روحیه بشر در پذیرش حق مطلق که توحید بر اساس و اصل امامت بود و تخلف شد، وظیفه شیعه اثنی عشری و شیعه دوازده امامی حفاظت و نگهبانی از عوامل بقاء مذهب از نظر زمان و مکان شد. به نام ایام شهادت و موالید ائمه علیهم السلام و اعیاد مذهبی و ذخائر زمانی و مکانی به خصوص عید غدیر علوی و عاشورای حسینی.

حفاظت و ترویج و نگهداری با جان و مال وامکانات مقدورات خود، که تا حال خلفاً عن خلف موجودین به پیروی از گذشتگان و ماضین این تکلیف را به عون اللّٰه تعالی انجام داده و می دهند. تا زمینه نتیجه گیری از نیمه شعبان فراهم شود و با ظهور و حضور مولود مبارک نیمه شعبان جهان خلقت به مقصد اعلی و جامعه انسانیت به کمال مطلوب خود نائل آید.

پس با این مقدمات زنده نگهداشتن عید غدیر و عاشورا و نیمه شعبان امتیازاتی است فوق العاده مهم و اساسی، تا معلوم شود ظلم و ظالمین و انحراف منحرفین پس از غدیر خم شروع، و عاشورا و صحنۀ عاشورا با ظلم و انحراف و فساد در مبارزه و دفاع، و با استقامت و صبر و پایداری علت مبقیۀ شریعت جاوید احمدی است. و نیمه شعبان ویران کننده اساس انحراف و ظلم و فساد و بر گرداننده مردم جهان و اهل عالم به طریق عدالت و تعادل است.

و العاقبه للمتقین

حلول عید سعید غدیر را به خدا پرستان جهان و مسلمین و شعیان ایران و اهالی محترم علی دوست، حسین دوست، امام زمان دوست طبرستان و مازندرانِ شیعیِ امامیِ علویِ ولائی، تهنیت و خوش باش و خوش باد گفته. از صمیم جان به همه جانان تبریک عرض. امید است که اهالی محترم در آستانۀ عید غدیر در حدّ توان و قدرت، به میزان اعتقاد و ارادت که به مقام شاه ولایت دارند، شیعیان آن سرور هر چه بهتر و بیشتر عید غدیر را ترویج و تجلیل نمایند. و با تشکیل مجالس و محافل و شرکت در اجتماعات، تعظیم شعائر اسلامی نمایند. و با ذکر فضائل و مناقب معصومین علیهم السلام و تکریم از مقام منیع و رفیع اول مظلوم روزگار ابی الائمه حضرت امیر علیه السلام، جهان هستی و محیط زندگی خود و دیگران را معطر و منور فرمایند.

امید است که با مدد غیبی و امداد امام زمان ارواحنا له الفداء، همگان از برکات و فیوضات عید غدیر بهره مند و بهر یاب باشیم.

آمین رب العالمین

فی شهر ذی الحجه الحرام ۱۴۱۳ ساری

الاقل عبداللّه نظری   خادم الشریعه

[۱] بُرَیْدَهَ بْنِ الْحَصِیبِ الْأَسْلَمِی‏: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ۹  أَمَرَنِی سَابِعَ سَبْعَهٍ فِیهِمْ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ طَلْحَهُ وَ الزُّبَیْرُ فَقَالَ سَلِّمُوا عَلَى عَلِیٍّ بِإِمْرَهِ الْمُؤْمِنِینَ فَسَلَّمْنَا عَلَیْهِ بِذَلِکَ وَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَیٌّ بَیْنَ أَظْهُرِنَا.

حدیث بریده بن خضیب اسلمى میان دانشمندان مشهور و معروف است بسندهائى که شرح آن سخن را بدرازا کشد که گفت: همانا رسول خدا۹ بمن (و گروهى دیگر که رویهم رفته هفت نفر بودیم، و من) هفتمین نفر از آن هفت نفر بودم، و در میان آنها ابو بکر و عمر و طلحه و زبیر بودند، دستور داد و فرمود: بعلى سلام کنید بعنوان فرمانروائى و امارت مؤمنین، (یعنى باو بگوئید: سلام بر تو اى أمیر مؤمنان) پس ما بهمان نحو (که فرموده بود) بر او سلام کردیم و (این در زمانى بود که) رسول خدا۹ در میان ما بود و زندگى میکرد. (یعنى على علیه السّلام در زمان زندگى پیغمبر ملقب باین لقب یعنى «امیر المؤمنین» گردید).(ارشاد مفید:ج۱ ص۴۸)

[۲] …فَقَامَا وَ دَخَلَا عَلَى عَلِیٍّ ع وَ بَایَعَاهُ بِإِمْرَهِ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَالَ عُمَرُ عِنْدَ الْبَیْعَهِ بَخْ بَخْ لَکَ یَا عَلِیُّ أَصْبَحْتَ مَوْلَایَ وَ مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ….(کتاب سلیم بن قیس: ج۲ ص۸۲۹)

[۳]مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند. (سوره نور: آیۀ ۵۵)

[۴] سلام بر شما، خوش آمدید، در آن درآیید [و] جاودانه [بمانید]. (سوره زمر: آیۀ ۷۳)